تکه تیک های ثانیه هوش از سر مگسی برده بود و بال بال زنان وز می سرود زیر گوش بی حوصلگی هایم هر روز کلافگی های صبح تا ظهر صلاتم را جا میگذارم پشت میزی که بوی آبی ارتشی اش جیغ می کشد این اجباری را و امشب چونان شب های دگر محو می شود آرام بر بالین بالشی نرم تا فردا تا دوباره تکه تیک های ثانیه تا دوباره شکست سکوت در سمفونی وز وز و وز وز و وز تا دوباره باز یک روز دگر پر از بوی آبی ارتشی...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
افتادی جایی، در حوالی زمین.
ای بابا مواظب باش درک سوراخ نشه بیفتی پایین
چون دررو ندارهو بهش میگن اسفلالسافلین.
جای خوبیه !
سلام بزرگوار
آوازهایی برای حسنک
بروزم و به انتظار نگاهی ، گاهی
این شعر را به تعارف نبخشیدند ، به چنگش آوردم
سلام خوبی؟من از طریق سایت عکاسی با وبلاگتون اشنا شدم منم لیسانس ادبیاتم دوست عزیزم می خوام با شما چت کنم اینم ایدی منه nikkoo10 @yahoo.com
تکه تیک های ثانیه
هوش از سر مگسی برده بود و بال بال زنان وز می سرود زیر گوش بی حوصلگی هایم
هر روز کلافگی های صبح تا ظهر صلاتم را جا میگذارم پشت میزی که
بوی آبی ارتشی اش جیغ می کشد این اجباری را
و امشب چونان شب های دگر محو می شود آرام بر بالین بالشی نرم
تا فردا
تا دوباره تکه تیک های ثانیه
تا دوباره شکست سکوت در سمفونی وز وز و وز وز و وز
تا دوباره باز یک روز دگر پر از بوی آبی ارتشی...